هیجان چیست و چه جایگاهی در زندگی دارد؟
هیجان یکی از مهمترین بخشهای زندگی ماست که در طول روز بارها و بارها با آن مواجه میشویم. اما آیا بهدرستی میدانید که هیجان چیست و چه کاربرد و جایگاهی در زندگی دارد؟
آیا تابهحال به این مسئله مهم دقت کردهاید که در هر تجربه کوچک و بزرگ، ساده یا پیچیدهای، مجموعهای از احساسات گوناگون را تجربه میکنید که در هضم و رویارویی با برخی از آنها دچار مشکل هستید؟
مثلا فکر کنید بعد از یک روز سخت کاری و با خستگی زیاد، وقتی به خانه میرسید، میبینید که همسرتان برای سورپرایز کردن شما زودتر از ماموریت برگشته است.
یا پس از مدتهای زیاد، دوست عزیزی را میبینید که برای او به شدت دلتنگ بودهاید.
همه اتفاقات، هر نوع برخورد و مواجهه ما با آدمها و رویدادهای مختلف، هیجاناتی را در ما بهوجود میآورد که گاهی با برخی از آنها بیگانه هستیم و ممکن است سردرگم شویم.
در این مطلب قصد داریم درباره هیجانات و اهمیت شناخت آنها در زندگی صحبت کنیم. اگر دوست دارید روشهای صحیح یادگیری و برخورد با هیجانات خودتان را بشناسید، در ادامه این مطلب ما را همراهی کنید.
تعریف هیجان
هرکسی تعریف خاصی از هیجان دارد و این تعاریف، برآمده از تجربیات فردی اشخاص است. بنابراین جستوجو کردن معنای هیجان از میان تعاریف افراد مختلف، اگرچه به فهم این موضوع کمک میکند، اما کامل نیست.
بهترین تعریف درباره هیجان را میتوان به این صورت بیان کرد که:«به احساسات و واکنشهای عاطفی که در ظاهر هم قابل مشاهده هستند، هیجان گفته میشود.»
با توجه به این تعریف، هیجان چیزی است که در درون افراد و در ابعاد گوناگون شکل میگیرد و نمود بیرونی دارد و در تغییراتی را در ظاهر افراد ایجاد میکند.
برای مثال زمانی که شما در برابر یک موقعیت ترسآور قرار میگیرید، هیجان ترس را تجربه میکنید. این هیجان به صورت نشانههای مختلف، مانند رنگپریدگی، لرزش دستها یا بدن، تعریق، بالا رفتن ضربان و … بروز میکند.
از این رو میتوان گفت که هیجان علاوهبر ایجاد یک حس در درون فرد، در بیرون و به صورت نشانههای بدنی هم دیده میشود.
انواع هیجان
شاید برایتان جالب باشد که بدانید هیجان دو نوع مختلف دارد که هر یک از این انواع، با ویژگیهای خاصی شناخته میشوند.
هیجان را میتوان در دو نوع بررسی کرد:
۱. هیجانات اولیه
۲. هیجانات ثانویه
هیجانات اولیه
هیجان اولیه به هیجاناتی گفته میشود که همه ما به طور آنی و بدون یادگیری قبلی آن را تجربه میکنیم. در واقع هیجانات اولیه فطری و برای همه افراد یکسان هستند و آموخته نمیشوند.
مثلا همه ما در برابر از دست دادن یک عزیز و مسئله سوگ، غمگین میشویم. البته نظر روانشناسان درباره پنج هیجان اولیه با یکدیگر متفاوت است اما تقریبا همه آنها بر پنج هیجان غم، شادی، ترس، خشم و نفرت توافق دارند.
هیجانات ثانویه
هیجانهای ثانویه، در واقع واکنشهای هیجانی نسبت به هیجانات اولیه هستند. یعنی هیجانات ثانویه در پی هیجانات اولیه و در واکنش به آنها بروز میکنند.
مثال ساده درباره هیجانات ثانویه این است که ما هیجان حسادت را که نوعی هیجان ثانویه است، در پی احساس خشم یا نفر نسبت به یک نفرت تجربه میکنیم. یا این حسادت گاهی ناشی از ترس از دست دادن ما در مقابل دیگران است. حتی امکان دارد که هیجان ثانویه، در پی ترکیب چند هیجان اولیه رخ دهد.
چرا وجود هیجان در زندگی اهمیت دارد؟
ممکن است این پرسش در ذهن شما نقش ببندد که چرا وجود هیجان در زندگی اهمیت دارد و چرا باید به هیجانهای خود توجه کنیم؟
گاهی اتفاق میافتد که عدهای ما را به سرکوب و نادیده گرفتن هیجاناتمان تشویق میکنند، بدون آنکه به عواقب و ضررهای آن فکر کنند. برای مثال بارها اتفاق افتاده که در کودکی به دلیل زمین خوردن گریه کردیم و پدر و مادر بلافاصله این جمله رو بیان کردن که دختر خوب گریه نمیکنه!
همین جمله کوتاه اما غلط، اجازه بروز هیجانات را از ما میگیرد. مهمترین مواردی که نشان میدهند هیجان در زندگی اهمیت دارد، موارد زیر هستند:
پاسخهای آنی و سریع
بروز هیجانات به ما کمک میکند که پاسخهای سریع، خودکار و تقریبا موفقیتآمیزی را نسبت به اتفاقات اساسی زندگی خود بروز دهیم. برای مثال در لحظات خاصی از غم، خشم یا شادی و … با بروز واکنشهای مرتبط آنی، بخشی از فشار روانی درونی را از روی خود برمیداریم.
تعامل با دیگران
فایده و اهمیت دیگری که برای هیجانهای زندگی بیان میشود، تعامل ما با دیگران است. انسان به صورت ذاتی، موجود اجتماعی است. فرایند اجتماعی شدن و تعامل با دیگران، با انتقال احساسات ما به کمک هیجانها اتفاق میافتد. در واقع وجود هیجان و بروز درست و بهموقع آن کمک میکند که احساسات خودمان را درباره هر موضوعی، به دیگران انتقال دهیم، آنها بهخوبی ما را بشناسند و ارتباط و تعامل درستی میان ما و آنها شکل بگیرد.
کمک به سازگاری فرد با محیط
تصور کنید که در موقعیت بسیار ترسآور قرار گرفتهاید؟ هیجان ترس را تجربه میکنید و همه نشانگان بدنی آن را هم دارید. در اولین اقدام به چه کاری اقدام میکنید؟!
قطعا تلاش میکنید که از فضا و محیط ترسآور فرار کرده و دور شوید. این هیجان شماست که در نهایت شما را به فرار از محیط هنگام ترس و سازگاری با شرایط راهنمایی میکند. بنابراین هیجانات نقش بسزایی در واکنشها و سازگاری فرد با محیط دارند.
کمک به تصمیمگیری
شاید از این موضوع بیاطلاع باشید، اما هیجانات نقش بسیار مهمی در تصمیمگیریهای شما دارند. ممکن است یک نفر ادعا کنم که من همیشه با تکیه بر عقل و منطق خودم تصمیمگیری میکنم. اما بد نیست بدانید که در تصمیمهای عقلانی هم مقداری از هیجانات دخالت دارند.
تفاوت مدیریت هیجان و سرکوب هیجان
همه ما در طول زندگی انواع هیجانات، از هیجانات منفی گرفته تا هیجانات مثبت را تجربه میکنیم. همانطور که پیشترهم اشاره کردیم، وجود هیجان برای زندگی همه ما ضروری است. اما نکته مهم درباره هیجان، چه از نوع اولیه باشد و چه از نوع ثانویه، این است که نباید بیش از اندازه در آنها غرق شد!
این بدین معناست که ما نیاز به مهارتهایی داریم که هیجانات خودمان را کنترل و مدیریت کنیم. توجه داشته باشید که این کنترل و مدیریت به طور کامل با سرکوب هیجانات متفاوت است!
سرکوب به معنای نادیده گرفتن و بیتوجهی به هیجانها است. اما مدیریت و کنترل، به معنای چگونگی برخورد با هیجانات، بروز آنها و توجه بهموقع به آنهاست.
از آنجایی که برخی از هیجانات منفی کنترلنشده میتواند مشکلات زیادی را برای فرد و حتی اطرافیان او به وجود آورد، بسیار اهمیت دارد که راههای کنترل و مدیریت آنها را بشناسید.
برای مثال فردی که برای مدت طولانی غم را تجربه کند و در آن غرق میشود، به مرور به افسردگی مبتلا شده و این حالت در او میتواند تشدید شود.
راهکارهای مدیریت هیجان
آگاهی و شناخت راهکارهای مدیریت هیجان بهخوبی میتواند شما را برای مواجهه با انواع هیجاناتتان آماده کند. بهترین راهکارهایی که میتوانید با تمرین و تکرار برای کنترل هیجان به کار ببرید، موارد زیر هستند:
شناخت درست هیجانات
شناخت درست هیجانها، قدم اول و بسیار مهم در کنترل و مدیریت آن است. شاید در ابتدا در تشخیص هیجانات خودتان چندان ماهر نباشید. اما با تمرین و توجه به انواع احساسات و هیجاناتی که تجربه میکنید، میتوانید آنها را از هم تفکیک کنید.
بروز هیجانات خود
بروز هیجانات به خوبی میتواند شما را برای مدیریت و کنترل آن هم آماده کند. برای مثال زمانی که از موضوعی بسیار ناراحت هستید، نیازی نیست جلوی خودتان را بگیرید و اصرار به عدم بروز هیجان خودتان داشته باشید! فقط کافیست به خودتان فرصت ناراحت بودن و سوگواری بدهید!
نوشتن احساسات
یکی از راهکارهای مهم برای مدیریت و کنترل هیجان نوشتن احساسات روی کاغذ است. هر هفته، در پایان یک هفتهای که گذراندید، همه هیجانات و احساساتی را که تجربه کردهاید به تفکیک بنویسید.
با دقت درباره آنها و واکنشی که نسبت به آن انجام دادهاید، فکر کنید و راهحلهای درستی را برای آن انتخاب کنید.
کمک گرفتن از مشاور
خیلی وقتها ما در شناخت هیجانات خود و رویارویی با آنها، به حضور یک فرد متخصص در کنار خود نیاز داریم. بنابراین برای مواجهه درست و مدیریت موفق هیجان، بهتر است به یک روانشناس و مشاور متخصص رجوع کنید و ریزهکاریهای این کار مهم را یاد بگیرید.
سخن آخر
هیجانها جزء بسیار مهمی از زندی ما هستند که در هر روز و هر لحظه با ما همراه میشوند. شناخت این هیجانات و آگاهی از آنها بهخوبی به ما کمک میکنند که در زندگی به درستی با هیجانات خود روبهرو شویم و آنها را بشناسیم.