به رسمیت شناختن

به رسمیت شناختن

منفی‌گرایی-بدبینی:

او همیشه نیمه خالی لیوان را می‌بیند. حتی اگر هم اکنون همه چیز در حال پیشرفت باشد، همه چیز در نظر او غلط است. او ممکن است به طور مداوم نگران و هیجان‌زده باشد. او اغلب شکایت می‌کند و جرات ندارد تصمیم بگیرد.

بازداری هیجانی:

او کنترل شدیدی بر روی احساسات و تحریکات خود دارد، زیرا او فکر می‌کند که بیان آن‌ها به دیگران صدمه می‌زند و منجر به احساس شرم، رها شدن و یا از دست دادن ارزش خود می‌شود. این امر باعث می‌شود او از بیان احساسات مانند خشم، غم و شادی جلوگیری کند. این کارها همچنین برای اجتناب از درگیری است. اغلب خود به عنوان فردی خاص و بیش از حد منطقی نشان می‌دهد.

معیارهای سرسختانه:

او معتقد است که او هرگز به اندازه کافی خوب نیست و باید تلاش کند. او سعی می‌کند که استانداردهای شخصی غیرمعمول خود را برای جلوگیری از هرگونه بحران رعایت کند. او از خودش و نیز اطرافیانش انتقاد می‌کند. این امر منجر به کمال‌گرایی، قوانین سختگیرانه و گاهی اوقات مشکلی با زمان و کارایی می‌شود. او این کار را با هزینه لذت بردن از خود، آرامش و حفظ ارتباطات اجتماعی انجام می‌دهد.
او احساس می‌کند که افراد باید به شدت به خاطر اشتباهاتشان مجازات شوند. او تهاجمی، غیر قابل تحمل و بی‌قرار است. هیچ تمایلی نسبت به بخشش وجود ندارد. شرایط یا احساسات فردی در نظر گرفته نمی‌شود.

باربی بسیار مضطرب می شود که خانه را ترک کند، حتی اگر او در اواخر دهه سی ساله‌اش باشد. می گوید: “من باید به دنبال مادر خود باشم او به من نیاز دارد اوه، من می‌دانم که او در سلامت است، اما من یک دختر خوب هستم و باید در اطرافش باشم.”

برت سختگیری زیادی بر پسران نوجوان خود دارد. آن‌ها در مورد این سخت‌گیری خود و اینکه چگونه برت آن‌ها را در مقابل دوستان خود خجالت‌زده می کند، شکایت دارد. بزرگترین پسر برت اخیراً با یک مشاور در مدرسه صحبت کرده است، که فکر می کند این مشاوره نوعی “سوء استفاده” است.

بازتاب:

یکی دیگر از راه‌های تفکر در مورد طرحواره‌ها این است که آن‌ها را به عنوان ارواحی که شما و روابط شما را تحریک می‌کنند در نظر بگیرید. مثال‌هایی از طرحواره در زیر آورده شده است:

نانسی دارای طرحواره بی‌اعتمادی و نقص و شرم است. او نمی‌تواند به دلیل تجربیات قبلی خود به رابطه جدیدش اعتماد کند.

مونت دارای یک طرحواره استحقاق است. او باید مهم باشد و برای موفقیت‌هایش دائماً به رسمیت شناخته شود. او به عنوان مدرک برتری یک شخص به کار خود نگاه می‌کند.

باربی دارای طرحواره‌های استحقاق و ایثار در ارتباط او با مادرش است.

برت دارای طرحواره‌های معیارهای سرسختانه و تنبیه است.

به راحتی می‌توانید ببینید که چگونه چنین الگوهایی ثبات و رضایت شما را تضعیف می‌کنند. آن‌ها صفات شخصیت شما را تشکیل می‌دهند. تاثیر بالقوه آن‌ها در روابط شما واضح است.

بازتاب: در مورد فهرست طرحواره ها فکر کنید و سعی کنید هر چیزی را که به نظر می‌آید به شما آشنا باشد. از شریک زندگی خود یا اعضای خانواده‌تان بپرسید. با شریک زندگی خود، با چند نمایش تلویزیونی یا فیلم، یک بازی “کشف طرحواره” را بازی کنید (این به شما کمک می‌کند که با طرحواره‌ها آشنا شوید).

پاسخ به طرحواره

یانگ به الگوهای پاسخ به طرحواره از جمله تسلیم، آسیب‌پذیری، اجتناب و جبران خسارت پرداخت.

سوزان در یک خانواده نامناسب رشد یافته است. مادرش یک الکلی بود که فرزندانش را هنگام نوشیدن مشروب نادیده می گرفت. او هرگز پدرش را نمی‌شناخت و برادر بزرگترش یک معتاد به مواد مخدر بود. او زمانی که ۱۷ ساله بود، مورد تجاوز قرار گرفت. به طور خلاصه، او دارای یک طرحواره بی‌اعتمادی و بدرفتاری است که به شیوه‌های مختلف نمایان می‌شود. گاهی اوقات او از مردان فاصله می‌گیرد و فکر می‌کند حتی محترم‌ترین آن‌ها نقشه‌های پلیدی در سر دارند. به تازگی، او یک دوستی با مردی که در جلسه رسمی زندان ملاقات کرده آغاز کرده است که به جرم جرایم خشونت‌آمیز در زندان بوده و آزاد شده است. او همچنین به مواد مخدر اعتیاد دارد.

سوزان تمام سه مورد از واکنش‌های بالقوه‌ای را برای طرحواره بی‌اعتمادی بدرفتاری نشان می‌دهد: اجتناب کردن وقتی که مواد مخدر مصرف می‌کند؛ تلافی کردن هنگامی که او بیش‌مضنون و بی‌اعتماد می‌شود؛ تسلیم شدن زمانی که او در نظر دارد وارد رابطه صمیمی با یک مرد بسیار مخاطره آمیز شود و احتمالا دوباره مورد سوء استفاده قرار بگیرد. بنابراین هسته این طرحواره مورد سوء استفاده قرار گرفتن است، و عدم اعتماد فعلی نوعی جبران جلوگیری از سوء استفاده است.

واکنش‌هایی که نسبت به طرحواره‌ها اعمال می‌شود سبک‌های مقابله‌ای هم نام گرفته‌اند. این روش‌ها شامل تسلیم، اجتناب و یا جبران افراطی است.

تسلیم:

در این راه مقابله، شخص طبق طرحواره‌اش عمل می‌کند. این روش موارد زیر را شامل می‌شود:

اول: شخص الگوی رفتاری کودکی‌اش را تکرار می‌کند و دنبال افراد و موقعیت‌هایی شبیه آنچه طرحواره‌اش را شکل داده‌اند، می‌گردد.

دوم: شخص اطلاعات را به صورت گزینشی بررسی می‌کند؛ به طوری که فقط آن‌هایی را ببیند که طرحواره‌اش را تائید می‌کنند، نه آن‌هایی که خلاف آن هستند.

سوم: شخص به صورت مستقیم رنج عاطفی طرحواره‌اش را تجربه می‌کند.

اجتناب:

در این روش، شخص از موقعیت‌هایی که طرحواره و واکنش‌های عاطفی‌اش را فعال می‌کنند، دوری می‌کند. در نتیجه، طرحواره نشان داده نمی‌شود و او هیچ راه دسترسی برای تغییر یا اصلاح آن ندارد.

اول: شخص به صورت آگاهانه یا ناآگاهانه از تمام موقعیت‌هایی که ممکن است طرحواره‌اش را فعال کنند، اجتناب می‌کند.

دوم: شخص ممکن است تمام ضربه‌های عاطفی و خاطرات ناخوشایند را انکار کند.

سوم: شخص احساساتش را پنهان می‌کند.

جبران افراطی:

فرد رفتاری خلاف طرحواره‌اش از خود نشان می‌دهد. این روش باعث می‌شود قدرت یا میزان ِتاثیر طرحواره دستِ‌کم گرفته شود. رفتارهای خودمختارانه و پرخاشگرانه، معمولاً نشانه‌ای از این روش مقابله است.

اول: شخص در مسیری خلاف طرحواره‌اش رفتار می‌کند.

دوم: او افکاری متضاد با محتوای طرحواره‌اش دارد و سعی می‌کند طرحواره را انکار کند.

سوم: او در مقابل احساساتی که در ارتباط با طرحواره‌اش هستند، حس ناخوشایندی دارد. اگر روش جبران افراطی برای شخص جواب ندهد، ممکن است تمام این احساسات دوباره به او هجوم بیاورند.

نوشته‌های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *