ویژگیهای فرد وابسته
ادامه مقاله وابستگی – قسمت اول
۱. این گروه از مردم بسیار افسردهاند. زیرا از وقوع یک حادثه برای فردی که بهشان وابسته هستند بیمناکاند، بی مرگ مادر عزادار هستند این ترس همیشگی باعث معطوفت شدن تمام فکر و خیال فرد به این موضوع خاص میگردد.
۲. این افراد از تاریخ فوت به مدتی نامعلوم عزاداری میکنند. وقتی عزیزی را از دست میدهند، خواهش میکنند کنار او قبری برایشان آماده کنند.
۳. افراد وابسته تمرکز ندارند. به این دلیل توفیقات زیادی ندارند .قابلیت اداره کردن خود را ندارند.
۴. مردم وابسته اضطراب زیادی دارند. این اضطراب هم، به علت احتمال از دست دادن فردی که وابسته هستند، است به شیوهای که بعضی از شب تا صبح خواب ندارند مرتب نبض مادر را میگیرند یا روی سینه مادر گوش میگذارند و ضربان قلب او را بررسی میکنند.
۵. از ویژگیهای این مردم آن است که دچار افکار تکرار شونده نامطبوع (فکر تکرارشوندهای که فرد هرگز آنها را و تکرارشان را نمیخواهد)، فکر و خیال درباره فردی که وابستهشان هستند، یعنی مادر است.
۶. ما ملت بسیار وابستهای هستیم و از ویژگیهای ما این است که در ایستگاههای راه آهن و در فرودگاهها همه بدرقهکنندگان اشک میریزند.
۷. خصوصیات دیگر مردم وابسته این است که وابستگی به اشیاء، نباتات و حیوانات دارند. بیشک تاکنون مردمی را که به اشیا زندگی خود وابستگی زیادی دارند دیدهاید. وابستگی به اشیا بدترین توع وابستگی است. زیرا که اشیا میمانند و ما میمیریم بنابراین صرف انرژی در این راه بیشک بیهوده است.
۸. ویژگی مهم دیگر مردم وابسته عاشقپیشگی آنهاست. وابستگان زود عاشق میشوند و به هیچ بهایی هم دل نمیکنند.
۹. از جمله ویژگیهای افراد وابسته این است که به هیچ وجه در هیچ زاویهای و سمتی از زندگی به طور مستقل نمیتوانند، تصمیم بگیرند. همیشه یک نفر دیگر باید برای اینها تصمیم بگیرد. به نوعی که باید برای اینها وکیل گرفت. برای عوض کردن خانه، عوض کردن شهر، انتخاب شغل، انتخاب همسر، نیاز به وکیل دارند باید بزرگتری برای آنها تصمیم بگیرد. برخی از این افراد همیشه فال میگیرند . فال قهوه یا فالهای دیگر. اشکال این جاست که وابستگی ما اجازه تصمیم قاطع و درست را به ما نمیدهد. تمام مادرانی که به جای بچههاشان تصمیم میگیرند این بدبختی بزرگ را بر پیشانی این افراد مینویسند. فرد سالم برای انجام عملی رسیدن به هدفی، طرح و برنامه میریزد سپس تصمیم میگیرد و اقدام میکند. اما این مردم در طول تاریخ زندگی خود هیچ توانی برای تصمیمگیری ندارند.
۱۰. گاهی وابستگی چنان شدت پیدا میکند که ما فرد را در دستهبندی معلولیتها وارد میکنیم و به این گروه نام معلولان روانی میدهیم. این افراد هنگام بروز حادثه یا وقوع یک اتفاق، توان اتخاذ هیچ تصمیمی را ندارند. کاملاً منفعل، دست و پا گم کرده، چشمشان به دهان یک بزرگتر مثل مامان جانشان است.
بر طبق اصولی که میشناسیم وابستگی در کشورهایی که مهربانی صفت غالب رفتاری مردم آن است، بسیار زیاد مشاهده میگردد. از ویژگیهای رفتاری مردم ما مهربانی است. از این رو وابستگی همدم و قرین افراد ملیت ماست. که چنان وابستهایم که از جدایی ممکن است که دچار انفارکتوس شویم. اغلب ما وابستگی نزدیک داریم.
ما مردم ایران اگر با هم مهربان نیستیم دست کم با بچههای خود در بیشتر موارد مهربانیم و واقعاً مادران ما بچههای خود را دوست دارند. اگر این ارتباط با این غلظت و شدت ادامه یابد بچههای ما به تحقیق وابسته خواهند شد.
چراغ پر فروغ مهربانی خود را کم کنید. روش آن هم سپردن کار بچه به خود اوست. بهترین راه برای بریدن سلسله وابستگی به دیگری، آن است که والدین به کودک از سن یک سال به بعد اجازه دهند که بیدخالت هیچ بزرگتری کارهای بسیاری را شخصاً برای خود انجام دهد.