طرحواره درمانی و کار با ذهنیت ها
طرحواره درمانی یکی از مهمترین روشهای درمان روانشناختی است که کار با انواع ذهنیتها در آن اهمیت دارد. در این مطلب قصد دارم درباره کار با ذهنیتها صحبت کنم. پس این مطلب را تاانتها بخوانید و تمرینهای آن را به خاطر بسپارید.
کار با ذهنیت کودک آسیبپذیر
۱. تمرین صداهای والد سرزنشگر و کودک آسیب پذیر
ابزار: برگه چسبان- ورق بزرگ
یک برگه برمیداریم. یک طرف آن والد سرزنشگر و طرف دیگر کودک آسیب پذیر را میکشیم.
در ابتدا شروع میکنیم یک سری برگههای والد سرزنشگر را که داخل آن نوشته شده روی عکس کودک آسیبپذیر میچسبانیم. بعد یک سری برگه که در آن صدای والد خوب نوشته شده را روی عکس والد سرزنشگر میچسبانیم. سپس برگههای والد سرزنشگر را از روی کودک آسیبپذیر برمیداریم و روی والد سرزنشگر میچسبانیم و پیغامهای والد خوب را روی کودک آسیبپذیر میچسبانیم.
صداهای والد سرزنشگر با پیغامهایی که به فرد داده میشود، میتواند حال او را بد کند و غم زیادی به وجود بیاورد. اگر کودک شما این پیغامها را میشنید و قرار بود شما به عنوان والد خوب با او حرف بزنید، چه چیزی به او میگفتید؟ (والد خوب)
(از این به بعد هر وقت صدای والد سرزنشگر آمد او را ساکت کن و با صدای والد خوب با او حرف بزن)
۲. صحبت با کودک آسیبپذیر (دست چپ و راست – عکس – خرس کوچولو)
از مراجع بخواهید یک عکس از بچگی خودش را به جلسه درمان بیاورد. از او بپرسید:
- این بچه الان چه احساسی دارد؟
- چه افکاری دارد؟
- ناراحتیهای او چیست؟
- دلش چه چیزی میخواهد؟
- آرزو و خواستهاش چیست؟
- نیاز و احساساتش چیست؟ و بعد از او بخواهید با کودک آسیب پذیرش ارتباط برقرار کند. مثلا با دست راست نامه بنویسد و اجازه دهد با دست چپ جوابش بدهد. این از لحاظ زیستی اهمیت دارد. کودک آسیب پذیر با دست چپ خود بخشی از احساساتش را که پر رنگتر است جواب میدهد.
تصویرسازی ذهنی: مراجع را به جایی در کودکی او میبریم که در آن آسیب دیده است. پیغامها را از والدین سرزنشگر گرفته و از او مراقبت میکنیم.
*حالا زمان نامهنگاری با کودک آسیب پذیر رسیده است. باید به مراجع یادآوری کنیم که خیلی وقت است کودک آسیب پذیرت را فراموش کردهای سعی کن او را ببینی. باید ببینی چه نیازهایی دارد و کارهایی که انجام میدهی، باید برای برآورده کردن نیازهای او باشد. آیا حواست هست کارهایی میکنی که نیازهای کودک آسیب پذیررت برآورده نشود؟
۳. تمرین بازی نقش
والدسرزنشگر- درمانگر- کودک آسیب پذیر، سپس جا به جایی نقش
زهرا خانم من میخوام امروز با این تمرین با والد سرزنشگر درونی شما صحبت کنم. من می خوام بهش بگم بیشتر از این شما رو اذیت نکنه، بهش بگم داره به شما آسیب میزنه. خب اگه موافق باشید یه صندلی رو برای کودک آسیب پذیر در نظر بگیریم. شما راحتید کجا بشینید (معمولا مراجع کنار درمانگر مینشیند چون از والد سرزنشگر ترس دارد).
ملحفهای را که روش تعداد زیادی از پیغامهای والد سرزنشگر نوشته شده است، روی صندلی والد پهن میکنیم.
شروع می کنیم: خانم فلانی شما حق نداشتید با زهرا این شکلی رفتار کنید درست موقعی که فقط ۶ سالش بود شما هر جور دلتون خواست اونو تحقیر میکردید، الانم دیگه اون به شما نیاز نداره، به اینکه هی یادش بیاد میگفتید تو هیچی نمیشی، کسی تو رو دوست نداره. ما دیگه بیشتر از این به شما نیازی نداریم شما کمکی نمیکنید. زهرا اگر سوالی میپرسید برای اینکه دختر کوچولوی کنجکاوی بود. شما باید به خودتون افتخار میکردید چنین بچهای دارید! نه اینکه سرزنشش کنی چرا ایقدر سوال میپرسه، حتی اگه جواب سوالها رو نمیدونستید میتونستید تلاش کنید با هم جواب سوال رو پیدا کنید. دلیل دعوا کردنهات چیه؟
مشاور رو به مراجع: چه احساسی داری؟ فکر میکنم خودت هم میتونی اینها رو بهش بگی، میخوای من کمکت کنم؟ شروع کن.
زن: دلم میخواست بهم توجه کنی.
مشاور: باید بهش توجه میکردی.
زن: بیشتر دوستم میداشتی؟
مشاور: زهرا واقعا دختر دوست داشتنیایه. باید اون رو دوست میداشتید. با چه اجازه ای دوست داشتنت رو به دخترت نشون نمیدادی؟
زن: دلم میخواست پیش هم بودیم.
مشاور: وقتی تو بچهدار شدی باید فکرشو میکردی بچه به مادرش نیاز داره و باید بیشتر ازش مراقبت میکردی و کنارش میموندی.
زن: تو باید بیشتر کنار من میبودی.
مشاور: باید کنارش میموندی.
زن: باید بیشتر حمایتم کنی.
مشاور: بلندتر، با صدای بلندتر و…
مشاور: تو اون چیزهایی که میگفتی هیچ کدوم مربوط به زهرا نیست. زهرا یه دختر کوچولوی خیلی خوبه. اون احمق نیست، خیلی هم باهوشه. همین الان هم ببین چقدر موفق شده. حق نداشتی به عنوان یک مادر همچین حرفهایی به او بزنی.
زن: تو باید خوشحال باشی که دختری مثل من داری. تو باید بیشتر منو دوست داشته باشی. الان چه احساسی داری؟
مشاور: حالا اگه موافق باشی یه صندلی بذاری برای کودک آسیب پذیر ( یک عروسک میذاریم روی صندلی و یا با دستمال کاغذی نمادی از کودک آسیب پذیر درست میکنیم)
حالا این کودک آسیب پذیرمون زهرا کوچولو. میخوام شروع کنی مهربونتر حرف زدن. الان زهرا کوچولو خیلی احساسهای منفی داره. احساس میکنه مامان دوستش نداره. اگه زهرا کوچولو دختر تو بود چی بهش میگفتی که احساس خوبی کنه؟
زن: تو خیلی دوست داشتنی هستی. من بهت افتخار میکنم. خیلی دختر باهوشی هستی. موهای زیبایی داری. همه بچهها دوست داشتن موهاشون مثل تو باشه.
(ممکن است مراجع در ابتدا نتواند جملات را به کودک آسیب پذیر خودش بگوید. بنابراین ما به جای او این کار را میکنیم و از او میخواهیم جملات را تکرار کند.)
*مراقب باشید هنگام کار با ذهنیتهای مراجع، گاهی ذهنیت خودتان بالا میآید. پس از خودتان بپرسید چرا بزرگسال سالم اینجاست؟
۴. ضبط صدای درمانگر در صحبت با کودک آسیب پذیر
۵. وقتی فرد نقش والد خوب را بازی میکند، به او میگوییم اگه موافقی صدایمان را ضبط کنیم تا در خانه به آن گوش دهیم. (هم صدای خودش و هم مشاور).
کار با ذهنیت کودک عصبانی
۱. تکنیک جوجه تیغی
ابزار لازم: سیب – خلال دندان
به مراجع میگوییم این سیب قشنگ را میبینی، با استفاده از این سیب یک کار قشنگ انجام میدهیم. من از شما میخواهم نسبت به هر کسی که در زندگی خشم داری، این خلال دندانها داخل سیب فرو کن. اسم فرد را بگو. احساس خودت را به او بیان کن و بگو چرا این احساس را داری؟ (علتیابی کردن).
فردی که مراجع دربار او صحبت میکند، میتواند مربوط به زمان حال یا گذشته، کودکی و نوجوانی، باشد.)
- اون بخش هایی از این خشم ها تو که فکر نمی کنی الان حمل کردنش با خودت خیلی برات مفید نیست فقط حال خودتو بدتر می کنه رو بگی کدوماست و خلالش رو بردارید (کدوم یک از این خشم ها حملش با خودت بهت آسیب می زنه و اگه بتونی موفق بشی این خشم رو از ذهنت کم کنی می تونی زندگی راحت تری داشته باشی؟) می بینی اونایی که برداشتی جاشون هنوز مونده ولی حداقل اون نیزه دیگه تو قلبت نیست)
۲. شناسایی نیاز بنیادین مراجع در لحظه عصبانیت
به مراجع یاد میدهیم در لحظهای که خشم بروز میکند با دسترسی به کودک آسیب پذیر خود توجه کند و ببیند کدام نیاز او برآورده نشده است (نیاز روانی) و برای برآورده شدن آن به جای استفاده از خشم، یک روش خوب پیدا کنید.
۳. آموزش جراتمندی
جراتمندی یکی از مهارتهای زندگی است که به کمک آن به مراجع یاد میدهیم بدون پرخاشگری و یا به روش انفعال با روش جراتمندی نیازهای خودش را ابراز کند. برای یادگیری این مهارت، میتوان یک رولپلی را همراه با مراجع انجام داد.
۴. مسابقه طنابکشی (گروه درمانی)
این شیوه در گروه درمانی بسیار کاربرد دارد. بنابراین مراجعان را به دو گروه تقسیم میکنیم و از آنها میخواهیم با برونریزی خشم طنابکشی را انجام دهند.
۵. بادکردن بادکنک
در این شیوه مراجع یک بادکنک را باد میکند و بعد ناگهانی آن را خالی میکند یا میترکاند.
۶. ضربه زدن به بالش (فردی- گروه)
مراجع / مراجعان با این کار خش خودشان را خالی میکنند و آن را بروز میدهند.
۷. با زبان اختراعی درآوردی دعوا کردن.
۸. تمرین برگه و مداد شمعی
در یک برگه یک خط از وسط میکشیم. سپس به مراجع میگوییم این سمت کاغذ قلمرو من و سمت دیگر قلمرو تو است. هر چقدر میخواهی در قسمت خودت سلاح بکش. حالا من با ارتش خودم به ارتش تو شلیک میکنم و تو هم همینطور. برای این کار باید چند برگه دیگر هم آماده داشته باشید و پشت سرهم با مداد شمعی این تمرین را انجام دهید.
۹. ابراز عصبانیت با نام گیاه
یک سری فحش یا ناسزا که برای آن نام گیاه را انتخاب میکنیم، در اختیار مراجع قرار میدهیم و در جلسه آنها را به هم میگوییم. ( کلم- چغندرقند- ارزند- شنبلیله- سیب زمینی- گلابی- عدس- گوجه فرنگی- لبو- خیار- زنجبیل- هویج- بادمجون- لوبیا چشم بلبلی- کلم بروکلی- باقالی).
۱۰. دارو درمانی
کار با شبیه گروه والد سرزنشگر
۱. نوشتن صدای والد سرزنشگر و والد خوب
ابزار: برگه چسبان کوچک. برگه A۴.
یکسری برگه به مراجع میدهیم و از او میخواهیم، پیغامهای والد سرزنشگر را داخل آن بنویسد و بعد برگه را به شما بدهد. شما پیغامهای والد خوب را پشت برگه مینویسید و به مراجع برمیگردانید تا آن را برای خودش نگه دارد.
۲. تمرین انتقادگر درونی (گروه درمانی)
والد پرتوقع( سرزنشگر)- بزرگسال سالم- کودک آسیب پذیر
- سعی کنید در این تمرین حرفهای والد سرزنشگر را تکرار نکنید. این کار باعث مشروعیت دادن به حرفهای او میشود.
روی دو برگه را که روی آن پیغام های والد سرزنشگر نوشته شده به دو نفر به عنوان والد سرزنشگر میدهیم. از آنها میخواهیم برگهها را مثل یک لباس و کاور والد سرزنشگر که به صورت کودک آسیب پذیر نگاه میکند قرار دهد. با این کار پیغامهای سرزنشگر میدهد. مثلا پیغامهایی مانند تو بی عرضهای، خودتو هم بکشی به هیچ جا نمیرسی و … .
پس از آن والد خوب بلند میشود و رو به کودک آسیب پذیر میگوید دخترها/پسرهای گلم این جملاتی را که شنیدید، اصلا به شما مربوط نمیشود. شما خیلی هم آدمهای موفقی هستید و سپس رو به والد سرزنشگر میگوید «حق نداری با دختر/پسر من این شکلی حرف بزنی»، «من بهت اجازه نمیدم.»، «شما میدونید با این حرفها به بچههای من چه آسیبی میزنید؟»
« اگر بخواهید به این روش ادامه بدهید مجبور میشم جلوی دهنتان را بگیرم.»، «برای بار آخر بهتون تذکر میدم. اگر بخواهی ادامه بدی مجبورم از اتاق بیرونت کنم.»، «بهتون هشدار داده بودم اگر بخواهی ادامه بدهی مجبورم بندازمت بیرون
(برگهها را از آنها میگیریم و پاره میکنیم)
۳. چالش شناختی
۴. تصویر سازی ذهنی
۵. تکنیک صندلی خالی (از این تکنیک برای ذهنیتهای دیگر هم استفاده میشود.)
از مراجع میخواهیم به صحبت ما و والد سرزنشگر گوش دهد. بعد مکالمه را با یک صندلی به عنوان نماد کودک عصبانی شروع میکنیم.
مشاور: سلام اسم شما چیه؟
زن: زهرا
مشاور: خب زهرای عصبانی عزیز چند وقت با زهرا هستی از کی کنارشی؟
زن: از وقتی احساس کردم داره بهش ظلم میشه.
مشاور: خب از کی بوده؟
زن: فکر کنم از ۶ و ۷ سالگی .
مشاور: چی اون موقع دیدید که این احساس رو کردید؟
زن: احساس کردم باید ازش دفاع کنم تا من نباشم کسی نمیبینتش.
مشاور: تونستی ازش دفاع کنی؟
زن: خب آره اما گاهی این عصبانیت به ضررش تموم میشد.
مشاور: جاهایی هم بود که تونستی کمک کنی بهش؟
زن: آره.
مشاور: کجا؟
زن: وقتی داد میزدم و یا شیشه میشکستم. فقط اون موقع بود که بابام ساکت میشد.
مشاور: الان چی؟ این روش میتونه کمک کنه یا نه؟
زن: بله
مشاور: یعنی تو این شرایط میتونی به زهرا کمک کنی و پدرشو ساکت کنی؟ فکر میکنی اگه یه هفنه بری مرخصی چه اتفاقی برای زهرا میفته؟
زن: انقدر بهش سخت میگیرن که زهرا احساس خفگی بهش دست میده.
مشاور: یعنی چی؟
زن: پدرش مدام محدودش میکنه. ایراد میگیره. اذیتش میکنه. سرزنشش میکنه.
مشاوره: و اگه تو بری مرخصی چه اتفاقی میفته؟
زن: زهرا نمیتونه ازخودش دفاع کنه.
مشاور: تو باعث میشی چه کار کنه؟
زن: به خواستهاش برسه.
مشاور: با چه کاری؟
زن: جیغ زدن و داد زدن.
مشاور: بعدش چه اتفاقی میفته؟
زن: باباش دست از سرش برمیداره.
مشاور: و بعد از چند وقت دوباره پدرش کاری نمیکنه که زهرا اذیت نشه؟
زن: چرا. پدرش اصلا منطقی نیست گوش نمیده.
مشاور: به غیر از پدر زهرای عصبانی، جاهای دیگه چه کمکی بهش میکنی؟
زن: من بیشتر وقتی با پدرش هست همراهش میشم. گاهی وقتی هم با دوست پسر یا مادرش هم هست کنارشم.
مشاور: و تو کمکی بهش میکنی. در کل اوضاع رابطه زهرا رو با دوست پسرش، بهتر میکنی؟
زن: اگه بهش هیچی نگم نمیفهمه که زهرا عصبانی و ناراحته.
مشاور: تا حالا رفتی مرخصی بدون تو بتونه احساسش رو جراتمند بگه؟
زن: دوست پسرش افسرده است همش زمان میخره.
مشاور: خب این پرخاشگری باعث نمیشه بدتر افسردهتر بشه. پرخاشگری به رابطهشون کمکی میکنه؟
زن: نه اما تنها روشیه که من تونستم انجام بدم.
مشاور: پس اگه یه راه بهتری باشه تو استقبال میکنی؟
بعد از مراجع میخواهیم دوباره روی صندلی خودش بنشیند و از او میپرسیم مکالمه من و زهرای عصبانی رو دیدی؟ حالا چه احساسی داری؟ از این مکالمه چی چیزی فهمیدی؟
زن: اینکه یه جورایی من اطرافیانم رو شرطی کردم و این با یه تغییر رفتار میتونم اوضاع رو بهتر کنم.
۶. کارت آموزشی = خودگویی مثبت – تفکرات جایگزین
کار با ذهنیت محافظ بیتفاوت
- در این روش، باید مراجع را بسیار همدلانه با موقعیتها مواجه کنیم. بدر واقع به او میگوییم:«تو الان داری با بیتفاوتی رفتار میکنی و با همین بیتفاوتی از خودت دفاع میکنی. یه دیوار دور خودت کشیدی. این کار رو موقعهای دیگه هم توی زندگیت میکنی.»
۱. استفاده از پارچه به شکل طناب
یک سر از نخ کاموا را به مراجع میدهیم و سر دیگر آن را خودمان به دست میگیریم. بعد از مراجع میخواهیم که هر زمان حواس ما پرت شد آن را بکشد و هر زمان حواس او پرت شد ما نخ را میکشیم.
۲. گرفتن کاغذ بین درمانگر و مراجع
یک برگه سفید را جلوی صورتمان میگیریم. بعد از اینکه مراجع از ما میپرسد که دلیل این کار چیست، برای او توضیح میدهیم که «این دقیقا کاریه که تو داری با من میکنی. تو یه سپر بین من و خودت گرفتی و اجازه نمیدی من باهات راحت حرف بزنم و وارد احساساتت بشم. یک چیزی هست که داره اذیتت میکنه. انگار وقتی داریم باهم حرف میزنیم یهو با یه دیوار از سمت تو روبهرو میشم که وایسا و جلوتر از این نیا» (بریم ببینیم این کار چه فایده و ضررهایی براتون داره)
۳. رویا سازی همدلانه
۴. مزایا و معایب فرار
در این مرحله مزایا و معایب فرار در طول زندگی مراجع یا مزایا و معایب فرار در ۳ ماه گذشته را بررسی میکنیم و به او میفهمانیم که فرار تا چه اندازه سود و زیان برای او داشته است.
۵. صندلی خالی
۶. تجسم کودک آسیب پذیر (تصویرسازی)
در این روش یک خرس و یا عروسک کوچک و نرم به او میدهیم و از او میخواهیم که آن را بغل کند. از مراجع میخواهیم که یکی از عکسهای کودکیاش را به جلسه بیاورد. بعد تلاش میکنیم که کودکی او را تصویرسازی ذهنی میکنیم و کمک میکنیم آسیبهای دوران کودکی خودش را ببیند.
۷. نوشتن نامه
از مراجع میخواهیم برای کسی که در کودکی به او آسیب رسانده یک نامه بنوسد. دراین مرحله خواندن نامه معروف کافکا را هم به او پیشنهاد میکنیم.
۸. آموزش تنظیم هیجان
کار با ذهنیت بزرگمنش – زورگو تهاجمی
۱. محدودیت گزینی
مثلا در مورد رفتار این نوع از مراجعان در اتاق درمان، رفتوآمدها و شیوه پرداخت ویزیت. قانونهای مشخصی را وضع میکنیم.
۲. رویاسازی همدلانه
باید مراجع را درباره خودش و ذهنیتی که دارد آگاه کنیم. در واقع باید به او بگوییم تو نیازهای خودت را با توصل به زور میخواهی و بعد زورگویی و بزرگمنشی را برای او توضیح میدهیم.
۳. آموزش تنظیم هیجان
در این روش مراجع میآموزد که هیجانات خودش را مدیریت کرده و آن را بهاندازه بروز دهد.
۴. گفتوگوی سقراطی
مطرح کردن سوالات و پرسشهایی از مراجع که او را ملزم به پاسخ درباره خودش میکند.
۵. بازی نقش برای تجربه اثر رفتار مراجع بر دیگران
در این مرحله با مراجع یک رول پلی را اجرا کنید.
شما نقش مراجع را به عهده میگیرید و رفتار مراجع را تقلید می کنید. از او بخواهید صداهای خودش را در دعواها ضبط کند. اگر میخواهد، در این مواقع کسی از او فیلم بگیرد و بعد هنگام عصبانیت واقعی خودش را ببینید و با رفتارهای خودش آشنا شود.
۶. از بین بردن منافع بزرگ منشی و زورگو تهاجمی
منافعی را که زورگو_تهاجمی و بزرگمنشی برای او دارد از او میگیریم و از این راه به کودک آسیب پذیر او دسترسی پیدا میکنیم. در واقع او را شرطیسازی میکنیم. مثلا به همسر او میگوییم تا الان به او باج میدادی، از این به بعد زمانی که فریاد میزند به حرف او گوش نده. تا زمانی که آرام از تو درخواست کند.
کار با ذهنیت تسلیم شونده
۱. کار با طرحوارههای سازگار اولیه و درمان آنها
استفاده از تکنیکهای طرحواره درمانی
۲. فعال سازی مراجع
مراجع را تشویق میکنیم که نسبت به اتفاقات منفعل نباشد و از خودش واکنش نشان دهد. تکالیف رفتاری به او میدهیم. مثلا «اگر مامانت بیاجازه از کیفت پول برداشت سکوت نکن بهش بگو از این به بعد اگر پول خواستی به خودم بگو!»
۳. بیرون آوردن مراجع از نقش قربانی
باید مراجع را از مثلث قربانی بیروی بیاوریم.
در این موارد به مراجع میگوییم:« اگر اومدی اینجا من نقش ناجی تو رو به عهده بگیرم و تو نقش قربانی باشی که الان داره بهت ظلم میشه، اون نقشه از اساس مشکل داره. خودت مسئولیت زندگیت رو به عهده بگیر. تو ببین برای بهتر شدن حالت چه کاری میتونی بکنی.»
۴. آموزش جراتمندی
رابطه درمانی
۱. باز والدینی حد و مرز دار
این روش در موارد خاص انجام میگیرد کارهایی مانند ارسال پیامک، تلفن زدن یا مداخله در بحران (مثل اینکه به مراجع بگوییم قبل از خودکشی حتما با ما تماس بگیر)
در واقع در این مرحله راهنمایی مستقیم و سپس غیر مستقیم داریم. نیازهایی که والدین مراجع برای او برآورده نکردهاند را تا حدودی ما برای او برآورده میکنیم. نیاز به عشق یا آزادی و … را به آنها میدهیم.
اوایل درمان راهنمایی به شکل مستقیم است. در واقع ما در لحظه با او در ارتباط هستیم و او را راهنمایی میکنیم.
کمکم این راهنماییها به صورت غیرمستقیم انجام میشوند. مثل:«خب قبلا تو این موقعیت بهت گفته بودم چیکار کنی الان به نظرت اینجا چه کاری میشه کرد. کودک عصبانی تو تا الان این کار رو می کرده الان بزرگسال سالم میگه چیکار کنیم؟»
۲. رویاروسازی همدلانه
ابراز تاثیر هیجانات مراجع بر درمانگر – ایفای نقش – محدویت گذاری بررسی ذهنیت مراجع در نتیجه محدودیت گذاری
مواجهه همدلانه کنیم- و به مراجع یاد بدیم این هیجاناتی که تو داری داره چه تاثیراتی روی دیگران میذاره میشه با مراجع ایفای نقش انجام داد . محدودیت گذاری کنیم به خصوص برای کودک عصبانی. کودک تکانشی. بزرگ منش و زورگو تهاجمی دارند. و اینکه من برای تو محدودیت قائل شدم چه ذهنیت تو رو بالا آورد.
مراحل درمان
۱. دور زدن سبکهای مقابلهای
۲. قدغن کردن صدای والد سرزنشگر و متوقع
۳. شفای کودک آسیب پذیر
۴. برونریزی سازگارانه خشم کودک عصبانی
۵. پرورش بزرگسال و کودک شاد
تمرین ارزیابی از طریق تصویرسازی
۱. به خانه کودکیت در ۶ سالگی برو.
۲. زمانی رو یادت بیار که احساس غم و ترس میکردی.
۳. خودت رو ببین به عنوان یه بچه کوچولو دنبال پدر و مادرت میرفتی.
۴. تصور کن دلت میخواد چی بگی و نیازت چیه.
۵. تصور کن پدر و مادرت چطور پاسخ میدهند.
۶. تصور کن به عنوان یک بچه کوچولو چه احساس داری.
۷. آیا نیازت برآورده شده؟
۸. به امروز برگرد چه اتفاقی افتاد وقنی احساس غم و ترس کردی؟
۹. آیا اون بچه کوچولو هنوز حضور داره؟
۱۰. چه نیازی داری؟
۱۱. چی کار میکنی؟
مراحل کار با صدای انتقادگر – تنبیهگر
۱. پیغامهای مخرب و القاگر گناه را بشناسید.
۲. صدایی را که میگوید این مربوط به من نیست، شناسایی کنید .
۳. منبع صدای انتقادگر و سرزنشگر را شناسایی کنید. (اولین بار اینها را کجا و از زبان چه کسی شنیده)
۴. یک واقعیت را در مقابله با صدای انتقادگر- تنبیهگر بیان کنید. (مثل اینکه بچهها هیچ وقت برای تجاوز مقصر نیستند.)
۵. انجام کار تجربی برای فاصله گرفتن از جنبه انتقادگر و کم کردن قدرت او و نهایتا بیرون کردن آن از مراجع.
۶. آنها را در رول پلی ساکت و صدای آن را قدغن کنید (به مراجع میگوییم این صدا بخشی جدای از شماست و بعد با کمک هم میتوانیم تا حدودی آن را از شما دور و ساکت کنیم.
۷. صدای انتقادگر- تنبیهگر را با صدای والد خوب جایگزین میکنیم.