عشق رمانتیک (قسمت اول)
عشق رمانتیک پیچیدگیهای زیادی دارد. چیزی که دربارۀ جاذبه معماست است رمز و راز عشق رمانتیک است. عشق پویاییها را حتی با استدلال غیرمنطقیتر و شاید در نهایت مخربتر تشدید میکند. عشق رمانتیک از عشق ورزیدن در قرون وسطی بوجود آمد. آن زمان تنها طبقۀ اشراف برای اوقات و فراغت، هنر، درک و فهم موسیقی، مصاحبت و شیوههای تلطیف زمان صرف میکردند. مفهوم ایدهالی که رشد کرد این بود که عشق معادل ستایش عشق به زنی کامل است. نغمهسراها از خواندن اشعار رمانتیک و گفتن داستانهای طولانی مانند تریستان و ایزولد الهام گرفته بودند. ایدهآل این بود که عشق روحانی نمیتوانست با زندگی متأهلی ترکیب شود.
ترکیب عشق رمانتیک و ازدواج بسیار جدیدتر است. پیوند تاریخی قویتر، عشق و خیانت بود. شاید این امر زمانی که بیشتر ازدواجها توسط والدین به دلایل مختلف از جمله نام، خانواده، اموال، موقعیت اجتماعی و توافقهای تجاری و سیاسی صورت میگرفتند، اجتابناپذیر بود. در اینگونه ازدواجها عشق ممکن است حاصل شود اما به ندرت علت چنین ازدواجهایی است.
عشق رمانتیک به دلیل کوری ذاتی آن مورد توجه واقع شده است. همانطور که شکسپیر مینویسد، «این روزها عقل و عشق همکاری کمی با همدیگر دارند؛ تأسفتر این است که برخی از همسایگان صادق نیز با آنها دوست نخواهند شد» (رویای شبانه نیمۀ تابستان، ۳.۱). در استانداردهای موسیقی جاز، این امر نوعی طلسم بود – «سحر و جادوی قدیمی».
عشق رمانتیک باعث ایجاد انتظارات غیرواقعبینانه میشود. این برنامه آسیبهای دوران کودکی را درمان میکند: «افراد عاشق معتقد هستند که آنها درمان میشوند – نه از طریق کار کردن سخت یا خودشناسی دردناک – بلکه از طریق عمل سادۀ یکی شدن با یک فرد» (هندریکس، ۱۹۸۸).
نگرش شما چقدر عاشقانه است؟
لیست الف
۱. من معتقدم که تنها یک فرد کامل برای من وجود دارد؟
۲. عشق در درجه نخست یک احساس است.
۳. اگر شریک زندگی من واقعاً مرا دوست داشته باشد، بدون اینکه از من بپرسد میفهمد که من چهچیزی نیاز دارم.
۴. اگر زنی رابطهای داشته باشد، بدان معنی است که او هرگز واقعاً عاشق شوهرش نیست.
۵. هنگامی که یک رابطه درخشش خود را از دست میدهد، آن رابطه تمام است.
۶. سرنوشت عاشقان را به هم میرساند.
۷. زمانی که دیگر عاشق نیستید، هیچ مزیتی وجود ندارد که در آن رابطه بمانید.
لیست ب
۱. من معتقد نیستم که تنها یک فرد خاص برای من وجود داشته باشد.
۲. عشق صرفاً یک احساس نیست؛ یک عمل ارادی است.
۳. ازدواج خیلی مهم است و نباید صرفاً دربارۀ پسزمینه خانوادگی، دین و فرصتهای شغلی فکر کرد.
۴. مهم است که شما بر روی رابطه کار کنید و این کار راحت نیست.
۵. از اینکه برخی از ازدواجهایی که ترتیب داده میشوند خوب هستند، متعجب نمیشوم.
۶. این روزها «بیرون آمدن از عشق» بسیار آسان است.
۷. تعهد تأثیر کمی بر نحوهای که احساس میکنید دارد.
شما چقدر با این جملهها موافق هستید؟ گزینههای مربوط به هر کدام از فهرستها را با همدیگر مقایسه کنید. اگر با اکثر جملههای فهرست اول موافق هستید، بنابراین شما نگرش رمانتیکتری دارید. اکنون از شریک زندگی خود بخواهید به این فهرستها پاسخ دهد. پاسخهای خودتان را مقایسه کنید. کجاها شبیه همدیگر هستید؛ کجاها تفاوت دارید؟ در مورد اینکه هر کدام از شما چگونه وارد رابطه شوید چه پیشنهادی میدهد؟